وطبق آمار رسمی و دولتی در ایران چهل ملیون نفر کاربر فعال اینترنت داریم. کاربر فعال اینترنت حتا اگر بخواهد برود در لیست ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ، رتبه جدایی نادر از سیمین را چک کند و کمی به خودش افتخار کند با یکی از گونههای فیلترینگ مواجه میشود. کاربر کمی فعالتر اگر قصد فعالیت در عضویت در شبکههای اجتماعی معمولی مانند توییتر یا فیسبوک را داشته باشد، باید از شر فیلترینگ خلاص شود و حال در ایران چه مسئولین، چه مردم، برای عضویت و سرزدن به این شبکه ها از فیلترشکن استفاده میکنند که این کار طبق قانون جرم محسوب میشود.کاربر کمی فعالتر از دودسته بالا، در دسته متخصص جای میگیرد. یک متخصص احتمالا مستقیما در حال کمک به گردش مالی کشور است در حالی که برای دسترسی به معروف ترین سرویسها باید از شر فیلترینگ عبور کند، نگران باشد که شاید امروز کسی از خواب بیدار شود و قصد مسدود کردن کل یک پروتکل را داشته باشد و تازه این در حالی است که طرف مقابل دسترسی مارا به بدیهیترین چیزها محدود نکرده باشد. بررسی وضعیت کارآفرینان و متخصصان آی تی دراینجا نمیگنجد، اما اگر در کتب ادبیات دانشگاهی نسلهای بعد کسی خواست مثال خوبی برای ضربالمثل چوب دوسر طلا بیاورد، قطعا با نگاه به این سالهای ما دست پری خواهد داشت.
چهل ملیون کاربر اینترنت ایران برای دسترسی به بخش عظیمی از اینترنت به ابزاری برای دور زدن فیلترینگ نیازمندند. بیایید فرض کنیم وقت هر کاربر روزانه یک دقیقه برای فقط ران کردن یک ابزار گرفته شود (از پیدا نشدن ابزار برای کاربرهای غیرحرفهای که بزرگترین بخش این چهل ملیون نفرند، قطع و وصل شدن مداوم این ابزارهاو سرعت پایینشان چشم پوشی کنید) یعنی ما روزانه حداقل چهل ملیون دقیقه وقتمان تلف میشود، برای دسترسی به معمولیترین سرویس اینترنت.
با یک ضرب و تقسیم ساده میشود فهمید چهل ملیون دقیقه معادل هفتاد و شش سال است.دقیقا به اندازه عمر یک انسان معمولی. ما روزانه حداقل هفتادوشش سال وقت را با فیلترینگِ نادرست میکُشیم، که در سال میشود به اندازه عمر ۳۶۵ آدم.
دقت کنید بخشی از این ۳۶۵ نفر آدم کشته شده، در کشورهای دیگر از مهمترین چرخدندههای اقتصاد هستند، و حتا در ایران هم نمیتوان از نقششان چشمپوشی نمود.
روضه نمیخوانم. ما در ایران به این که کارها بیدلیل یا به استدلالهای ضعیف یکطرفه بدون روندهای دموکراتیک انجام شود و کسی اعتراضی نکند، عادت داریم. قطعا افرادی که باعث این اتفاقات هستند استدلالهایی دارند که هیچوقت کسی بابتشان از آنها سوالی نکرده است. من هم نمیخواهم سوال کنم یا به بحث فرسایشی چرا این کار را میکنید؟ وارد شوم. فقط و فقط به یک هدف مشترک فکر میکنم. قطعا آنهایی که این کار را میکنند و مایی که میگوییم این کار اشتباه است یک هدف داریم و آن ساختن فردایی بهتر برای خودمان و ایران است. اگر به این هدف مشترک فکر کنیم و هم را دشمن نپنداریم، شاید راحتتر بتوانیم وارد دیالوگ شویم و به توافق برسیم. شاید بهتر باشد به جای این که یک طرف، طرف دیگر طفل گریزپایی که هر لحظه ممکن است گمراه شود و نیاز به سرپرست دارد بپندارد و طرف دیگر هم از این که برادر بزرگ ظالم به او ظلم میکند ناله و شیون کند، باید مشترکا بنشینیم و برنامه بهتری برای خروج از این قتل عام ثروت و زمان بکشیم.
پینوشت: آقای روحانی احتمالا شما هیچوقت این متن را نمیخوانید اما بدانید عملکرد دولت در این بخش به هیچوجه رضایت بخش نیست. وعدههای قبل از انتخابات احتمالا چیزهایی دیگری میگفتند اما در عمل فصای وب ایران هیچ تغییری نکرد. این اتفاق خواه ناخواه به ضرر کمپین انتخاباتی شما در دوره بعد میشود و شاید من از سیاست سردر نیاورم اما میدانم راه حل های جایگزین چندان به نفع ما و کشورما نخواهند بود. شما بابت مرگ سالانه این ۳۶۵ نفر آدم مسئولید، امید فضای وب به تدبیر شماست.
اگر بدانیم که کلمهٔ فیلتر اشتباه است و فیلتر ناپاکی را از یک سیال پاک میکند، و کلمهٔ درست و دقیق همان سانسور است آن وقت به این خواهیم رسید که چندان هدف مشترکی در میان نیست. مگر اینکه هدف ما هم حفظ قدرت به هر قیمتی و کسب بیشترین سود مادی از همه چیز و همه کس باشد.
خوشبینی ذاتی دارم بهشون:))) شاید این نگاه و تقیه معکوس تنها راه حل باشه.وگرنه درجریانم و دلم پرتر از این صحبت هاست.
فیلترینگ یک واقعیت است و هیچ فردی نمیتواند در کره ی زمین آن را انکار کند ، مثلا تمام اعضای این زمین حتی بازماندگان قبایل عهد عتیق با هر وسیله ای که شده بدن خود را سانسور میکنند و امثالهم
تمام خانه های جهان دیوار دارند یا حداقل یک حفاظ . اینترنت هم از این قاعده مستثنی نیست و همیشه چیزهایی دارد که گروهی خواهان آن و گروهی ناراحت از وجود آن هستند ، حتی خالص ترین اینترنت جهان هم فیلتر شده است و سانسور دارد (مانند وب سایت هایی که توسط FBI جمع آوری و ضبط “seized” میشوند)
استفاده از فیلترشکن اگرچه ساعت ها و آدم های زیادی را میکُشَد ! ولیکن دیگر چه توان کرد :/
البته برخی سایت های واقعا مفید
نه سایت های پورن یا حتی سایت هایی که دردی از کاربرها دوا نمیکند مانند همین رتبه ی جدایی نادر از سیمین ! (جدایی نوکیا از سیمبین)
فکر کنم خیلی دیره واسه جواب دادن به این کامنت ولی فکر میکنم فیلترینگ از اونجا شروع شد که کسی مثل شما فکر کرد صلاحیت اینو داره که تشخیص بده کدوم سایت واسه مردم مفیده و کدوم نیست.
ایول . اصل مطلب همینه که داش امیر گفت . نه فقط در اینترنت بلکه در دین و مکتب و زندگی ……
“”کسی مثل شما فکر کرد صلاحیت اینو داره که تشخیص بده کدوم سایت واسه مردم مفیده و کدوم نیست.””
باور ترسناکی است.