این دومین پست وبلاگ هست که در اون دربارهی زبان انگلیسی صحبت میکنیم، پست قبلی رو با عنوان “یادگیری زبان انگلیسی: بدون درد و خونریزی” رو با یک کلیک میتونید بخونید. در پست قبل دربارهی این ایده صحبت کردیم که زبان انگلیسی از کلمات تشکیل شده و مثل هر پدیدهای دیگهای مدل هشتاد/بیست براش صادقه و بیست درصد کلمات، هشتاد درصد حجم متون رو تشکیل میدن. پس ما اگر بتونیم اون بیست درصد کلمات که میشه بین دو تا سه هزار کلمه رو یاد بگیریم میتونیم درصد خوبی از متون زبان انگلیسی رو متوجه بشیم. و در باقی متن روشهای موثر و عملی حفظ کردن لغات رو مرور کردیم.
پست قبل مشکل ریدینگ ما رو حل میکرد، یا حداقل مشکل ریدینگ من رو حل کرده و این تا الان حداقل بیشترین چیزی بوده که من از زبان انگلیسی لازم داشتم. اما اگر بخوایم بنویسیم چی؟ آیا بدون یاد داشتن گرامر میشه نوشت؟
به عنوان یک دولوپر جاهای زیادی وجود دارن که باید در اونها باید به زبان انگلیسی بنویسم، داکیومنت کردن کدها، پرسش و پاسخ در استک اور فلو، نوشتن ریدمی برای گیتهاب، نوشتن پست برای مدیوم و حتا متن کامیتها. گاهی این متنها مثل کامنتهای داخل کد یا کامیتها در دسترس تعداد زیادی آدم نیست و اعتماد به نفس بیشتری برای نوشتنشون داریم ولی خیلی اوقات هم متون قرار هست که منتشر بشن و این کار رو سخت میکنه.
این احساس که نکنه یه غلطی گرامری دارم که ازش خبر ندارم(که بیشتر مواقع صحیحه:) ) یا نکنه دارم از کلمات نامتعارف استفاده میکنم و تعداد بیشتری از سوالات این چنینی.
برای حل این مشکل من چندتا راه حل به نظرم میرسه که به دو دستهی کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم میشوند.
بیانیه عدم مسئولیت: من خودم در نوشتن خوب نیستم و هنوز خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد جای بهبود دارم، اما حس کردم نوشتن کارهایی که خودم برای بهبود انجام میدم خالی از لطف نباشه.نویسندهی متن رو بیشتر به دید یک تجربه گرا نگاه کنید تا یک معلم زبان انگلیسی.
اول) راه حل های بلند مدت:
اگر شما دایره لغات خوبی داشته باشید، مانع اصلی نوشتن شما نه کلمات بلکه قوانین حاکم بین کلمات هست، در واقع همون گرامر.فهمیدن گرامر سخت و حوصله سربر هست و کابوس واقعی تازه وقتی به سراغ آدم میاد که میخواد قوانینش رو اعمال کنه. من مشخصا طرفدار گرامر خوندن نیستم هرچند ممکنه خیلیها مخالف این موضوع باشند، اما چندتا راه خوب برای بهتر فهمیدن گرامر میشناسم:
الف) درست کردن یک چیت شیت شخصی:
من عاشق چیتشیت هام(جدول تقلب؟) نه تنها در دوران مدرسه اطلاعات رو طبقه بندی شده مینوشتم(برای مرور و گاها تقلب) بلکه حتا الان هم تعداد خوبی فایل اکسل دارم که توش چیزهای فراموش شدنی مربوط به برنامه نویسی رو کپی کردم و اینطوری کمتر در حین مزاحم سرورهای استک اورفلو میشم و سریعتر به پاسخ میرسم. در مورد گرامر هم به نظرم درست کردن یک چیت شیت میتونه ایدهی خوبی باشه. با توجه به این که مدل هشتاد بیست برای گرامر هم صادقه، شما کافیه فقط یک چیت شیت از قوانین اصلی(زمانها، ضمایر، قیدها و…) ایجاد کنید و در هنگام نوشتن بهش مراجعه کنید. اینطوری هم در زمان صرفه جویی میکنید و هم اعتماد به نفس بیشتری در هنگام نوشتن دارید و هم بر اثر تکرار قوانین وارد ذهنتون میشن. من چیتشیت هام فوق العاده شخصین و تقریبا برای هرکس دیگهای غیر از خودم غیر قابل فهم و مشخصا کمکی به به فردی نمیکنند(وگرنه مثل همیشه در اختیارتون میذاشتم) اما برای این که یه سرنخی از این که یه چیت شیت میتونه چه شکلی باشه داشته باشید میتونید این اسکرین شات گنگ رو ببینید:
من برای چیت شیت یه قانون خیلی مهم دارم و اونم اینه که درست کردنش نباید وقت زیادی بگیره، فکر میکنم اگر شما هم این تو ذهنتون باشه، بد نباشه. چراکه خیلی زود ادم ممکنه در دام درست کردن جدولهای خوشگلی بیفته که به هیچ دردی نمیخورند.
به عنوان ابزار من از گوگل شیت استفاده میکن برای ایجاد این فایلها و خوبیش اینه که همیشه و در همه جا در دسترس خواهد بود.
خبر خوب هم اگر در مورد چیت شیت بخواید این که واقعا بعد یه مدت بهش مسلط میشید و دیگه نیازی نیست بهش مراجعه کنید:)
ب) کتاب خوندن: خنده دار به نظر میرسه ولی به نظرم خوندن کتاب انگلیسی(و نه صرفا مقاله) کمک زیادی به درونی شدن قواعد انگلیسی میکنه، طبعا پیپر ندارم که پشت ادعام بذارم اما به تجربهم اعتماد کنید، کتاب خوندن به شکل فوق العادهای اعتماد به نفس آدم رو در زبان انگلیسی بالا میبره و از اون مهمتر کمک میکنه قواعد رو به صورت ناخودآگاه متوجه بشیم. در واقع همونطور که شعبانعلی میگفت: از روی زیبایی یا زشتی جملات متوجه درست یا غلط بودنشون بشیم. برای کتاب خوندن توصیه های متفاوت زیاد هست،از ایده های که میگن کتاب اروتیک بخونید(من خوندم جالب نبود) تا این ایده که از کتابهای ساده تر شروع کنید.به نظرم میشه گشت و نویسنده هایی رو پیدا کرد که نثر سادهتری دارند. بلاگرهایی که کتاب نوشتن گزینه های خوبی هستند چرا که با نثری نزدیک به اونچه که در اینترنت و از مقاله هاشون میخونیم مینویسند و این حس اشنایی ایجاد میکنه.
ج) نوشتن: این هم کمی احمقانه به نظر میاد ولی برای یادگیری بیشتر چیزها، هیچ راهی جز انجام دادن اونکار وجود نداره. میخواد یادگیری برنامه نویسی باشه یا یادگیری زبان. بهترین راه خوب شدن در نوشتن خود فعل نوشتن هست. میتونید یک اکانت توییتر انگلیسی باز کنید و در اون توییت کنید، یا یک اکانت مدیوم ناشناس و یا حتا صرفا برای خودتون. مهمترین نکته اما اینه که بنویسید. من خودم با انگلیسی نوشتن یاد داشت های کوتاه روزمرهم شروع کردم. مشخصا اولش خیلی احمقانه و ابتدایی به نظر میرسید
Buy bread for home. call the dentist
a really bright idea about how pick up a girl.
اما کم کم اوضاع بهتر میشه و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنید. برای گام اول فکر میکنم همین که یادداشت های روزمرهمون رو به انگلیسی بنویسیم بتونه کمک اساسی به بهبودمون بکنه.
مهمترین موضوع اینه که از غلط نوشتن نترسید و برید جلو. من خودم تاحالا چارپنج تا پول رکوئست برای ریدمیهای گیتهابم گرفتم که صرفا غلطهای گرامریم رو اصلاح کردن. نه تنها ناراحت نشدم، خجالت نکشیدم، بلکه عمیقا خوشحال شدم از این که فرصتی پیش اومده تا چیز جدیدی یاد بگیرم.
همیشه باید یادمون باشه که آدمها اونقدرهاهم که فکر میکنیم دربارهی ما فکر نمیکنند واگر کسی غلط گرامری در متنمون ببینه بهتر از اینه که هیچ متنی ازمون نبینه.
راه حل کوتاه مدت؛
فرض کنید همین فردا باید یک رزومهی شیک تحویل بدید یا برای گیتهابتون ریدمی بنویسید. مسلما راهحل های بالا کمکی به شما نمیکنند. با ما باشید، تا با کمک مهندسین نرم افزار گرامر خودمون رو تقویت کنیم.
من برای نوشتن زبان انگلیسی دوتا ابزار همیشگی کنار دستم دارم، مشخصا و واضحا تعداد ابزارهای مشابه بی نهایت زیاد هست اما نکتهی این متن اینه که نمیخواد شما رو گیج کنه، اگر کار من با این دوتا ابزار راه افتاده،احتمالا کار بیشتر افراد خوانندهی این متن هم راه میفته، نتیجتا به جای وسواس گرفتن روی انتخاب ابزارها به کاربرد و نتیجه نگاه کنیم.
ابزار اول، اکستنشن معروف Grammarly هست. گرامرلی جلوی غلط های خیلی تابلوی گرامری رو میگیره(و نه همشون رو) اکتسنشن فایرفاکس و کروم داره، وب اپ داره که اجازه میده متنهاتون رو در اون ادیت کنید و پیشنهادهای خوبی میده همیشه. اکستنشنش تقریبا هرباکس ورودی متن در صفحه رو برای پیدا کردن غلط گرامری آنالیز میکنه و در کل اگر از داده هامون استفاده غیر معقول نمیکنند خدا خیرشون بده.
در نسخهی رایگان تقریبا نوددرصد امکانات رو دارید و به نظرم کفایت میکنه. یک زمانی میشد یک هفته نسخهی پریمیومشون رو به شکل آزمایشی داشته باشی(یا حداقل یه کلکی بود که میذاشت یک هفته نسخهی پریمیوم داشته باشی) و من تجربه کردم اون نسخه رو. حقیقتا چیزی نداشت که دلم براش تنگ بشه. در هنگام نوشتن ممکنه اخطار زردی نشون بده و بگه خطای پیشرفته دارید و شما بگید یا هاوکینز چه خطایی دارم و بعد چون نسخه ی پریمیوم ندارید که خطا رو ببینید ناراحت بمونید. اما زمانی که نسخهی پریمیوم داشتم، بیشتر مواقع(حداقل برای من) این خطاهای پیشرفته این بود که فلان کلمه رو زیاد تو متن استفاده کردی کمش کن، که مشخصا من در استایل نوشتار از یک نرم افزار پیروی نخواهم کرد و شما هم نکنید:).
ابزار دوم: گرامرلی نمیتونه همه ی خطاها رو بگیره. مثلا جمله : برادرم تعداد کمی شکر خرید. در فارسی از نظر دستور زبان درسته اما متعارف نیست.در انگلیسی هم به راحتی میتونید جمله ای بنویسید که از نظر گرامری درست باشه اما از نظر ساختاری غیر متعارف باشه. برای همین من جاهایی که دو به شک باشم از این وبسایت استفاده میکنم.( اسم سختی داره) شما جمله ی مورد نظرتون رو در باکس سرچ این وبسایت سرچ میکنید و اون میره آرشیو چندسال گذشته روزنامه ها و مجلات آمریکایی رو میگرده و جملات مشابه اون رو براتون میاره و بعد شما به راحتی میتونید متوجه بشید که جملتون متعارف هست یا که نه و از این جهت فوق العاده ست. وبسایتهای دیگهای هم هستند که مشابه این کارو انجام بدن ولی من با این یکی از همه راحت تر بودم. همیشه در بوک مارکم هست و بهش رجوع میکنم.
ضمنا از این دو ابزار میشه استفاده کرد در خدمت راهکارهای بلند مدت. مثلا تمرین نوشتن با این ابزارها خیلی سادهتر میشه. فرض کنید هرروز صبح بلند میشید و صد کلمه در یک مدیوم ناشناس منتشر میکنید با این کلمات. بعد از دوماه شما شکسپیر خواهید بود:)). تاکید دوباره روی این موضوع که بهترین راه یادگیری یک مهارت انجام دادن اون هست و حالا که به انگلیسی نوشتن اینقدر ساده هست، چرا همین الان شروع نکنیم؟
دومین متن از چهارگانهی ریدینگ، رایتینگ(همین متن) ، لیسنینگ و اسپیکینگ هم نوشته شد. تا الان ایدههای خوبی دربارهی یادگیری زبان، حفظ لغت و یادگیری گرامر انگلیسی داریم، امیدوارم با گشت زمان و کسب تجربهی بیشتر بتونم این مجموعه رو کامل کنم.
ممنون که در مورد تجربیاتت مینویسی
ممنون که کامنت میذاری.
Thanks for answering comments
مطالبی که گفتی قبول دارم ولی خیلی قاطی پاتی حرف زدی
Hi dear Sadra
thank you for this article
always I enjoy your idea and I use them
good luck
Thanks
It’s the real pragmatism.
من اصلا نمیتونم بنویسم
ممنون که مثل همیشه خوب و مفید نوشتی.
وقتی سایتی که معرفی کردی رو باز کردم گیر افتادم چون نمیتونستم دست از تست کردن جمله های توی مغزم بردارم :)))
خواهش میکنم:) هنوزم بلاگفایی که.
از نوشتنم ناراضی هستم میخوام منظم تر و کمی منسجم ترشون کنم بعد کوچ کنم به وردپرس
بلاه بلاه بلاه.
این اتفاقای اینجوری هیچوقت نمیفته. یه لحظه تصمیم میگیری و همه چی رو منتقل میکنی.
اگر با خودم صادق باشم ..حق با شماست!
ای امان از بیماری کمالگرایی
Isn’t a bug that english comments not aligning ltr?
و به نظرت چرا درست نمیشه وقتی سازنده قالب به فایلهای تشکیل دهنده این خونه دسترسی داره:(
مرسی صدرا, این مقاله هم مثه همیشه عالی بود :))
نظر لطفته علی جان:)) ببینیم هم رو:)
به نکات خوبی اشاره کردی. تو شخصیت پراگماتیکی داری و خوب قاعدتا راه حل هایی هم که ارائه میکنی از شخصیتت پیروی میکنند که بسیار خوب هم هست.
یکی دو تا نکته هم من بنظرم میرسه که به راه حل های بالا اضافه کنم شاید به درد دوستان بخوره.
در کتابهایی که برای تمرین تافل ، آیلتس و … طراحی شده ن.، به طور اخص انتشارات کمبریج و آکسفورد (که همه شون هم در دسترس هستند) بخش رایتینگ شون راهنمایی های زیادی کرده و تعدادی از این کتاب ها متن های نمونه در مورد موضوعات مختلف دارند. که شاید خوندن این متنها زودتر آدم رو به قانون ۲۰/۸۰ برسونه تا مثلا کتاب های مختلف با موضوعات متفرقه. البته با در نظر گرفتن این نکته که این رایتینگ ها برای کسب نمره بالا نوشته شده ن و قاعدتا به طور کلی نوشتارهایی با سطح بالا هستند. اما واقعن تا حد زیادی متضمن قانون ۲۰/۸۰ هستند، به خصوص در بحث زمانی.
نکته ی بعدی استفاده از دیکشنری های collocation هست (یا دیکشنری هم نشین ها) یعنی اینکه شما خیلی لغت ها رو میدونی ولی طرز استفاده یا افعال مورد نظر که با اون ها استفاده میشن رو نمیدونی . این هم مربوط میشه به تفاوت ساختاری انگلیسی و فارسی که خوب به قول معروف بیشتر مواقع ما فارسی فکر میکنیم و انگلیسی مینویسیم که نتیجه ش گاهی خنده دار از آب در میاد. (سال ها پیش یکی از بچه ها گفت my grandfather is not in the adverb of yard. بعد از کلی کلنجار فهمیدیم میخواد بگه پدربزرگم در قید حیات نیست).
یه مثال ساده برای دیکشنری کالوکیشن اینکه مثلا تو میدونیsanction یعنی تحریم. ولی اگه بخوای دیگه توضیح بدی تحریم کی شروع شد کی تموم شد چجوری بود. کدوم کشور کی رو تحریم کرد و … اونجاست که دیکشنری کالوکیشن به دردت میخوره. برای مثال یه نگاه به لینک زیر بنداز
http://www.ozdic.com/collocation-dictionary/sanction
البته دیکشنری های learners انگلیسی به انگلیسی هم این خاصیت رو در حجم بسیار محدود توی مثال هایی که برای کلماتشون میارن دارن ولی همونطور که گفتم بسیار محدود.
اپلیکیشن دیکشنری های معروف (از جمله oxford collocations dictionary ) برای اندروید فراوانه، برای ios محدودتر طبیعتا.
موارد دیگر بسیاری هست اما بنظرم در توان یک کامنت، به قول شیخ اجل اگر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم 🙂
ممنون افشین کامنتت فوق العاده ست. حتما استفاده میکنم و اگر فرصت شد در موردش مینویسم.
صدرا نویسنده در سفر :))
صدرا این سایت Ludwig خیلی خوبه، من اتفاقاً با گرامرلی کار میکردم. اما همیشه میدونستم یک سری جملههایی که میسازم اگرچه از لحاظ گرامر مشکلی ندارن ولی چرتن، همون بحث جملههای نازیبا. خلاصه که خیلی حال کردم با این سایت. مرسی.
قربونت.
سلام.
دومین مطلب شما رو در باب یادگیری زبان انگلیسی توی پاکت خوندم و حیفم اومد بابت این مطالب مفیدتون و اشتراک گذاری تجربیات شخصی تون از شما تشکر نکنم.
مایلم کمی بیشتر با شما آشنا بشم.
وبلاگ خوبی داری صدرا، از وبلاگهایی هستی که همیشه چک میکنم. راستی من برای خوندن کتاب های انگلیسی به نثر روان کتابهای Oxford bookworms رو پیشنهاد میکنم. خیلی روون و مناسب یادگیری هستند. من خودم A Tale of Two Cities چارلز دیکنز رو و چندتا کتاب دیگه رو خوندم.
سلام صدرا خیلی ممنونم ازت چون هم خودت خیلی باحالی و مطالب باحالی داری هم باعث شدی با کلی آدم باحال دیگه آشنا بشم تو همین یکی دو روزی که میخونمت (:
یه سوالم دارم:
نظرت راجب داشتن یه سایت انگلیسی زبان چیه؟ من تجربه داشتن یه سایت فارسی رو دارم و خیلی موفق بودم باهاش. زبانمم خودم یاد گرفتم و میتونم بگم زبانم خوبه البته رایتینگ رو خیلی تجربه ندارم.
میخوام اگه میتونی یه چشم اندازی بهم بدی که چجوریاس فضا و میتونم چه انتظاراتی داشته باشم از همچین سایتی؟ مثلا میشه دید درآمد زایی داشت؟ البته نمیخوام فقط به این قصد برم سراغشا یعنی اگه درآمد خاصی نداشتمم اوکیه چون سوای از درآمد هم جذابیت های زیادی داره برام وبسایت داشتن مخصوصا انگلیسی زبانش (:
بعد بنظرت یهو شیرجه بزنم و از اول هاست و دامنه پولی بگیرم یا نه اول یه بلاگ رایگان بزنم و ببینم دنیا دست کیه؟ (: اگه جوابت بلاگ رایگانه یه خوبش رو معرفی کن لطفا (:
سلام ممنون
منظورت رو از سایت انگلیسی زبان متوجه نمیشم متاسفانه.
منظورم سایتیه که به زبان انگلیسی و برای مخاطب بین المللی باشه.
بعد احتمالا میخوام شخصی باشه. یعنی مثلا راجب موضوعات مختلف بنویسم. از دیدگاهام گرفته تا معرفی و گفتن نظرم راجب کتابا و فیلم ها.
راستی Memrise فارسی نداره انگار درسته؟ اگه اینجوریه پس من چجوری میتونم ازش برای یادگیری انگلیسی استفاده کنم؟(یعنی بگم زبان خودم فارسیه و میخوام انگلیسی یاد بگیرم)
آها بلاگ میخوای داشته باشی. خیلی هم عالیه. سرویس رایگان معروف الان در حال حاضر medium.com هست. میتونی خودت هم رو وردپرس یه چیزی بالا بیاری.پول در آوردن و اینها هم یک مقدار سخته ولی خب غیر ممکن نیست. مهم انجام دادن کاره.
ممرایز هم فارسی داره. یکم باید بگردی فقط.
دمت گرم آقا (:
ممرایز رو هم پیدا کردم فارسیش رو (:
راستی اگه کاری کنی که برای پاسخ دادن به نظرات نخواد صفحه دوباره لود بشه بهترم میشه سایتت (:
سلام صدرای عزیز. چند روزی است دارم مطالبت را می خوانم و نکات جالبی از شما آموخته ام . درود بر شما و ممنونم بابت چیزهای خوبی که من یاد داده ای. در زمانه ای که توییتر و فیس بوک و تلگرام و چه و چه خیلی ها را به سمت متنهای کوتاه و – بیشتر اوقات مزخرف و بدردنخور – سوق می دهند، شما همچنان با وقت و هزینه خود مطالبی تولید می کنید که آدم دوست دارد تا تهشان را بخواند و اصلا بابت وقتی که گذاشته نادم نشود.
در مورد کتاب خواندن به زبان انگلیسی که به آن اشاره کرده اید، این کار نه تنها بقول خود شما اعتماد به نفس آدم را در یادگیری انگلیسی بالا می برد بلکه دایره واژگان آدم هم بتدریج گسترده تر می شود و نوشتن را – که موضوع اصلی مطلب شماست – به کاری دلپذیر تبدیل می کند منتها بقول انگلیسیها بسیاری از مسائل را باید به دید in the long run نگریست و برایش صبوری و مداومت پیشه کرد. شخصا ۲۶ سال است که دارم انگلیسی را بصورت خودآموز یاد می گیرم و دیده ام که کتاب خواندن چقدر آدم را به جلو سوق می دهد. پیشنهاد می کنم دوستان علاقه مند از خواندن داستانهای کوتاه شروع کنند مثلا داستانهای کوتاه ارنست همینگوی و ریموند کارور خیلی ساده و خوشخوان هستند. در میان نویسندگان کشور انگلستان، کارهای ویلیام سامرست موآم و روالد دال را می توانم پیشنهاد بدهم هرچند این بحر را هیچ کرانه نیست و خیلی چیزها هم به ذائقه شخصی آدم بر می گردد. مثلا بنده خودم در سالهای نوجوانی ترجمه ای از یک کتاب سامرست موآم را در کتابخانه عمومی شهر زادگاهم پیدا کردم بنام لبه تیغ ( The Razor’s Edge ) که خیلی بهم چسبید و بعد پی اش را گرفتم تا رسیدم به داستانهای کوتاهش. تجربه دیگری که برای خودم خیلی سودمند بوده تماشای سریالهای کوتاه بریتانیایی بوده (منظورم آنهاست که بی بی سی و ITV) می سازند چون بر خلاف سریالهای آمریکایی که گاها به بیش از صد اپیزود هم می رسند، در انگلیس یک فصل کامل را اغلب در شش قسمت و بعضا در ۸ قسمت به سرانجام می رسانند بنابراین آدم لازم نیست فرضا صد ساعت پای یک سریال بریزد ضمن اینکه خود این کار تمرین خوبی است که گویشهای متعدد را بشنوید یا حداقل گوش را به شنیدن انواع لهجه ها عادت دهید حالا که البته در این زمانه زیرنویسهای انگلیسی به راحتی در دسترسند. چند موردی که در دم به ذهنم می آید و می توان راحت در سایتهای وطنی دانلود فیلم و سریال پیدا کرد اینهاست:
Peaky Blinders
Inside No. 9
Line of Duty
Luther
The Call
طبعا اینها هیچکدام وحی منزل نیست ولی چون زمان کمتری از آدم می گیرد، موارد خوبی است برای آموختن. راستش آنچه ما “خیال می کنیم” داریم می آموزیم – منظورم در اینجا صرفا یادگیری زبان انگلیسی است – با آنچه در فیلمها و سریالها و کتابها می بینیم و می خوانیم چقدر متفاوتند! ببخشید مطلب قدری طولانی شد.
سلام.مگه سایت ludwig پولیه؟
صدرا در هزار حساب کن ، حاصلش ،تعداد لایک های خواننده ایست که برای اولین بار نوشته های شما را خواند .صداقت و بی ادعایی در لابلای کلمات و جملات موج میزند و قدرت جذب بسیار قوی دارد. حتی برای من که هنوز به کامپیوتر و اصطلاحاتش آگاه نیستم (متاسفانه) اما دلیل این کامنتم بعد از تحسین جنابعالی ، تایید محکمِ فرمایشتون در مورد نوشتن و اینکه برای بهتر آموختن و بهتر نوشتن ، باید نوشت و نوشت ونوشت .
حالا چرا تاکید موکد میکنم بخاطر اینه که خودم دقیقا با همین روش موفق شدم انگلیسی را بصورت بسیار زیبا و به قولی پیچی بنویسم آن هم از کلاس اول راهنمایی که تازه برای اولین بار کتاب زبان را به کتابهای درسی مان اضافه میکردند(سال ۱۳۶۳) و من که تمرین نوشتن انگلیسی را از تابستان قبل و با آموزش ابتدایی دایی خودم که روش پیچی نوشتن را به من یاد داد شروع کردم و یادمه اولین تکلیف انگلیسیمو بصورت پیچی نوشتم که معلم زبان ما (جناب آقای لدنی) به تصور اینکه بزرگتری تکلیف مرا انجام داده منو تنبیه کرد . اما من با جسارت از ایشان خواستم که اگر باور ندارید که خودم نوشتم حاضرم همین الان امتحانم کنند . و همینطور هم شد و گفتند اگر نتوانستی بنویسی و دروغ گفته باشی دیگه توی کلاس نبینمت و اگر راست گفته باشی میشوی مبصر مخصوص کلاس زبان . خلاصه اینکه به گفته ی جناب لدنی ، مبصر خیلی خوبی بودم براشون در پایان سال تحصیلی اون سال.
دمتون گرم که تجربتون رو به اشتراک گذاشتید.
مرسی خیلی خوب بود. به خصوص برای معرفی سایت ludwig.guru
با سلام و احترام
خیلی ممنون از مقاله مفیدتون
من خواستم در این خصوص یه پیشنهاد خوب بکنم:
مرکز آیلتس دانشگاه علوم پزشکی تهران، خیلی سیستماتیک و برنامه ریزی شده دوره های آمادگی آیلتس رو برگزار میکنه. همه اساتیدشون تاپ ترین های ایران هستن. من خودم به جرات میتونم بگم حرف ندارن. اینم آدرس سایتشه https://tumscollege.com
سلام
واسه من آدرس کانال آپارات اگر سراغ دارین بدین که زبان انگلیسی رو به زبان ساده یاد بده
ممنون
سلام
مطلبتون بسیار عالی و کاربردی بود. با تشکر
عاقا کسی میدونه پسرک خوشحال رو به انگلیسی چجوری مینویسن،؟?
سلام
من از نظرات خیلی خوبتون استفاده میکنم.واقعا خوبن و کاربردی.
میشه لطفا یک نمونه از گوگل شیت در باب برنامه نویسی و یک نمونه در باب یادگیری زبان انگلیسی برای من ایمیل کنید.بسیار ممنونم
سلام، بسیار مطلب مفیدی هست اما فقط چند جمله رو تونستم بنویسم چون همه اش میگه نسخه ی پریمیوم باید نصب شه و عملا غیر قابل استفاده شده، حالا چیکار باید کرد؟
سلام صدرا، این مطلب رو اتفاقی دیدم و به نظرم خیلی جالب راجع این موضوع صحبت کردی، به نظرت برای بهتر شدن speaking چه راه حلی وجود داره؟
مطالبی که گفتی قبول دارم ولی خیلی قاطی پاتی حرف زدی