تکنولوژی توانایی این را دارد که جلوی اشتباهات داوری در فوتبال را بگیرد. اما فیفا با استفاده از تکنولوژی مخالفت میکند. استدلالشان هم این است که بخش بزرگی از زیبایی فوتبال شامل اشتباهات داوری است و در واقع اشتباه بخشی از فوتبال است. با استفاده از تکنولوژی در واقع ما ماهیت فوتبال را تغییر داده ایم.
دنیا یک زمین فوتبال بزرگ است. خطاهای شناختی سرتاسر ذهن انسان ها و کل سیاره را گرفته اند.کمونیسم، ایدئولوژی های مذهبی، فاشیسم و… همه و همه تنها بخش های بولد این اشتباهات هستند. این حماقت ها در کوچکترین ابعاد زندگی ما اثرشان را میگذارند. بخش بخش رفتار ما انسان ها غیر منطقی و غیر دقیق است. دن آٰریلی در کتاب نابخردی های پیشبینی پذیر به خوبی به این موضوع پرداخته است.
به عنوان یک انسان به مانند خیلی از انسان های دیگر فکر میکردم، رسالت افرادی که میتوانند این تصویر بزرگ را ببینند این است که کمک کنند فهم جمعی انسانها افزایش پیدا کند. اما نقطه ایده آل این بالابردن فهم کجاست؟
آنجا که همه ما در تصمیم گیری هایمان چه فردی و چه جمعی، به اندازه یک کامپیوتر دقیق و منطقی شویم؟
این هدفی است که در هوش مصنوعی بدنبال آن هستیم یک کامپیوتر خودآگاه و بعد انسان هایی با منطق کامپیوتر. به آن میگوییم سینگولاریتی و معتقدیم بعدش نمیدانیم چه میشود. حق هم داریم واقعا بعدش چه میشود؟
یک جور هایی فکر میکنم رسیدن به آن هدف از بین بردن انسانیت باشد. مغز ما با همه ی اشتباهاتش بخشی از انسان بودن است. ما با همه حماقتمان کره زمین را تشکیل داده ایم. کره زمین، زمین فوتبال ماست. اگر این حماقت را از آن بگیریم آیا هویت نسل بشراز بین نمیرود؟ حس میکنم چنین کاری منجر به از بین رفتن گونه ی فعلی انسان ها و حیات خودآگاه طبیعی میشود.
کسی (حداقل امروز) به این سوال ها نگاه نمیکند و کسی هم نخواهد توانست جلوی روند پیشرفت هوش مصنوعی را بگیرد. احتمالا خودم هم به قطار توسعه دهندگانش بپیوندم اما یک سوال.
اگر بپذیریم که انسان هایی با منطق دقیق به اندازه ی کامپیوتر راه حل نهایی بشر نیستند (احتمالا انتهای بشریت باشند) پس به جای افزایش آگاهی دست نگه داریم و این همه حماقت را نگاه کنیم و صبر کنیم تا داعش سر تک تک افراد را ببرد؟ اشتباه داوری بخشی از فوتبال است اما اگر داور با کلت وسط زمین بایستد و به صورت رندوم بازیکن های خاطی را بکشد، احتمالا نظرمان در مورد زیبا بودن اشتباهات داوری عوض میشود.
نه، به نظرم تا چنددهه آینده وظیفه ما بالا بردن اگاهی بشر از طریق آموزش است. همانطور که سعی میکنیم داوران بهتر و کم اشتباه تری برای فوتبال تربیت کنیم و آن را ناقض نفس فوتبال نمیدانیم. به نظرم باید سعی کنیم انسان ها و نسل هایی با هوشمندی بالاتر تربیت کنیم. خودآگاهی بیشتر.
چه بتوانیم هوش مصنوعی قوی بسازیم و چه نتوانیم به نظرم تا آخرین لحظه باید برای بوجود آوردن نسلی که آزادی را بفهمد، جنایت نکند و بتواند با دیگر عقیده ها همزیستی کند تلاش کنیم.
موضوع جالبیه
به نظر من هم در صورتی که هوش مصنوعی و تکنولوژی هم وارد همه ی زمینه ها بشود و بیشتر رشد کند هویت انسان زیر سوال میرود اصولا ما وقتی چیزی کشف می کنیم دوست داریم شبیه چکشی به آن نگاه کنیم که دوای درد هر میخی است . تکنولوژی باید در زمینه هایی وارد شود که اول آزادی و اختیار رو از انسان نگیرد و دوم واقعا مفید باشد و سوم خطا نداشته باشد من به این موضوع باور ندارم که هوش مصنوعی و تکنولوژی جواب همه دردها و مشکلات اصلا به نظرم وقتی وارد بعضی از حوزه ها بشود همه چیز را به گند میکشد فرض کنید بخواهد وارد هنر بشود آیا میتواند ون گوگ دیگری خلق کند به جز کپی برداری و مخلوط کردن آثار هنری و ثبت نمونه های قبلی میتواند نمونه ای جدید درست کند ؟ میتواند غیر منطقی باشد؟
وارد پیش بینهای مالی بشود چه اتفاقی می افتد ؟ سیستم های مالی از نتایج پیش بینی بازخورد می گیرند و رفتارشو نرو تغییر میدند و نتایج برعکس میشه. به نظرم هوش مصنوعی و یا تکنولوژی باید سر جای مناسب خودش باشه و نه اینکه ازش دوایی درست کنیم برای همه دردها . با قسمت آخر نوشته ت خیلی موافقم یعنی کمک و آموزش انسان برای بهتر شدن و جا نماندن.
بنظر میاد که بعضی ها مثل “ایلان ماسک” قضیه ی برابری که هیچ-حتی پیشی گرفتن هوش مصنوعی رو هم خیلی جدی تر گرفتن و هم خیلی زمانش رو نزدیک تر از “چند دهه آینده” میدونن.
** “محمدرضا شعبانعلی” قضیه رو از روی مصاحبه جدید “ماسک” توی کنفرانس اخیر CODE خیلی خوب توضیح داده:
http://www.shabanali.com/ms/%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D8%B3%DA%A9-%D9%88-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%A8%D9%88%D8%B1%DA%AF-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%A8%D8%AA%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B1/
هوش مصنوعی شاید در ابتدا به ما کمک کند اما اگر برای آن مرز نگذاریم تا آینده ای نچندان دور احتمالا جایمان را خواهد گرفت.برای مثال براساس گزارش موسسه مکنزی تا سال ۲۰۳۰ اتوماسیون بیش از ۶۰ درصد از فرصت های شغلی مربوط به۳۰ درصد از فعالیت های اقتصادی امکان خودکار شدن دارند.
یا مثلا اتاقکی ساخته شده که بیمار وارد آن میشود و اتاقک بیماری را تشخیص میدهد. امثالی از این نمونه ها زیاد است اما یک چیز که من را تحت تاثیر قرار داد این بود که جایی خواندم ازدواج انسان و روبات در راه است و در پی انجام موفقیت آمیز ارسال کد های ژنتیکی از طریق ریزتراشه به سلول های پوست دانشمندان اعلام کردند که تا ۱۰۰ سال آینده امکان ظهور دورگه های انسان و روبات وجود دارد.
اما اگر اینطور باشد نسل انسان تا چندین قرن بعد احتمالا منقرض خواهد شد و در عوض روبات ها حکم فرمایان زمین میشوند.
من که فکر میکنم ادمی اگر برای طمع هوش غیر زیستی:)) رو توسعه نده ، هوش مصنوعی چیز خوبیه. و ادمی جز برای طمع اینکار رو نمیکنه. شاید کاری که در انقلاب صنعتی رخ داد. جدایی انسان از محصولش. بیگانگی و فساد. و حالا. تولد فرزندی در خانواده ای که صلاحیت پرورش مطلوب فرزندشو نداره.
ظلم به خانواده ظلم به جامعه ظلم به فرزند.
احتمالا هوش مصنوعی داره به خوردن گندم نزدیک میشه. داره به زمین وارد میشه:))