اول از همه، من طرفدار صبح زود بیدار شدن و ۱۲۰ ساعت کار در هفته نیستم. طرفدار تنبلی هم نیستم مشخصا. اما دو نکته را همیشه مد نظر دارم. چارچوب سحرخیزی و کار زیاد برای زمانی بود که تولیدات سخت به مقیاس انبوه میرسیدند. یعنی در دوران صنعتی سازی برای تولید یک میلیون جارو نیاز به صد هزار ساعت کار بود(که تقسیم بر تعداد نفرات میشد)، بدیهی است که هر چه بیشتر کار میکردی، دست آورد بیشتری نصیبت میشد. در دنیای حاضر مقیاس پذیری به تقریبا رایگان انجام میشود (مقایسه کنید هزینهی دیدن این پست توسط ده هزار نفر را با تولید ده هزار مثلا قطعه صنعتی یا حتا کتاب یا روزنامه) و خب در چنین جهانی، میزان دست آوردهای شما لزوما تابعی از میزان ساعت کاریای که انجام دادهاید نخواهد بود. از طرف دیگر، این خزعبل ورک اسمارت، نات هارد را هم قبول ندارم. برای اسمارت کار کردن نیاز به تجربه و دانش داریم و برای بدست آوردن تجربه و دانش نیاز به سخت کارکردن. نتیجتا نه طرفدار چهار ساعت خواب شبانه روزی هستم، نه لش بودن، فکر میکنم چهار پنج ساعت کار مفید در روز بعد از یکسال هم میتواند فرضا درآمد ما را چندین برابر کند. اما برای این که یاد بگیریم کار مفید چیست، نیاز به عرق ریختن بیشتری داریم. دوستی میگفت دوسال طول کشید تا فهمیدم چطور برنامه نویسی یاد بگیرم، بعد از آن در عرض دو سه ماه به هدفم رسیدم.
نتیجتا، این نوشته در ستایش سحرخیزی نیست، صرفا اگر حس میکنید لازم است صبح زود بیدار شوید، اینجا چند تکنیک مورد استفاده خودم را نوشته ام. (روزنگارش این پست، تعطیل است و من خودم ساعت دوازده ظهر بیدار شده ام:)).
تکنیکها و روشهایی که در پایین میگویم بی استفاده خواهند بود اگر هدفی از بیدار شدن نداشته باشید. در واقع باید دلیلی برای بیدار شدن باشد، یک تصویر خیلی واضح و روشن از دلیل بیدار شدن. در دوران مدرسه چرا بیدار میشدیم؟ چون میدانستیم ناظم و مدیری و پدر و مادری وجود دارند که حساب کار مارا نگه میدارند. انگیزهی منفی ترس از یک تصویر واضح در مورد تنبیه شدن باعث میشد که بیدار شویم. یا خب کار کارمندی روتین هم میتواند چنین تصویری ایجاد کند. اما برای صبح زودتر تر بیدار شدن. ساعت مثلا پنج یا شش صبح انگیزه منفی بزرگسالانه کار نمیکند. چرا که خب چیزی نیست که یک بزرگسال را آنقدر بترساند نتیجتا باید برویم سراغ خر کردن خودمان. با تصاویر جذاب. اینجا نیاز است دو مورد را تفکیک کنیم. در واقع نیاز به دو تصویر جذاب داریم.
هدف و روتین:
وقتی دربارهی هدف صحبت میکنیم، خیلی واضح است که دربارهی چه چیزی صحبت میکنیم. نمیخواهم شبیه برایان تریسی یا نتورکی های خدابیامرز صحبت کنم اما چیزی که میگویم را امتحان کردهام و حداقل در مورد من جواب داده است. وقتی هدف میگذارید، باید تصویر واضحی از چیزی که میخواهید داشته باشید، مثلا ماهی فلان ملیون تومان درآمد، بعد این فلان ملیون تومان را تصور کنید. تصور کنید چکارهایی میتوانید با آن انجام دهید و چه تغییراتی در زندگی شما میدهد. یا مثلا اگر درگیر کنکور هستید، فلان دانشگاه را تصور کنید. خودتان را در ورودی اش ببینید. نه برای این که کائنات به کمک شما بیاید نه. مغز انسان تصاویر را بهتر میفهمد. این تصور کردن مغز شما را وادار میکند که فاصله اش تا هدف را برآورد کند و برای رسیدن به آن نقطه نقشه بکشد. پس هدف داشته باشید. اگر لازم است هدفتان را بنویسید یا تصویرش را چاپ کنید بگذاری کنار تخت تا اولین چیزی باشد که صبح میبینید. در واقع در لحظه های اولیه بیدار شدن باید هرمون های انگیزه دهنده در شما ترشح شود. باید آن تصویر واضح را ببنید تا مغزتان دلیلی برای بیدار شدن داشته باشد.
بگذارید رو راست باشیم. من حس میکنم که بیدار شدن حتا درد فیزیکی دارد. یعنی احتمالا قسمت هایی را در مغز فعال میکند که مربوط به درد هستند. و مغزهم از درد گریزان است. نتیجتا میتواند به راحتی دلایلی بتراشد که شما را قانع کند که بیدار شدن ایدهی خوبی نیست. آن تصویر میتواند به شما کمک کند که به دسیسه ی مغزتان پیروز شوید.
دومین چیزی که باید داشته باشید یک روتین است. باید یک سری اعمال از قبل مشخص برای انجام دادن داشته باشید. شما زمانی که خونریزی دارید نمیتوانید در مورد خرید خانه تصمیم بگیرید. بیدار شدن صبحها به اندازه کافی سخت هست و نمیتوان با درد تصمیم گیری سخت ترش کرد. روتین خود من شامل سه مرحله است. مسواک و شستن دست و صورت، دم کردن قهوه و مرتب کردن تخت.
خوبی مسواک است که یک حس فرشی وارد بدن میکند(از راه دهان:) ) که خب کمک میکند خوابمان بپرد. قهوه هم حداقل من را تا دوساعت طوری شارژ میکند که حتا اگر بخواهم دوباره بخوابم هم نمیتوانم. البته قهوه کیفیت و کمیتهای بیشماری دارد که من یکی از کم هزینه ترین راهها را انتخاب کردم. یک موکاپاد و پودر قهوه. همین:) اگر هم مثل من خیلی نابلد هستید در هرجایی که احتمالا قهوه میفروشند بگویید پودر اسپرسو میخواهم دارک باشد، به تلخی سرنوشتم:) من البته شیرینش میکنم. البته این روش در کنار اثر فوق العاده ای که دارد، یک اعتیاد مختصر هم ایجاد میکند که میتواند دردسرساز باشد اگر به تغذیه تان خیلی اهمیت میدهید. برای من زودبیدار شدن نسبت به عدم اعتیاد به قهوه اولویت بیشتری داشت نتیجتا انتخابم این شد.
موبایل و شبکههای اجتماعی همیشه دشمن بوده اند اما اینجا به نظر من میشود از آن ها کمک گرفت. اگر خیلی سخت بیدار بشو هستید دو تا کلک خوب با موبایل میشناسم که کمک کند سرحال شوید.
یک: میتوانید اپلیکیشن اسلیپ را نصب و از مودهای مختلف آن استفاده کنید. اپهای مشابه زیادند اما ایده ی پشتشان یکی است. به زور از خواب بیدار کردن. کلکهای مختلفی دارند؟ مثلا تا یک مسئله ریاضی حل نکنید، آلارم را خاموش نمیکند. تا مثلا به فلان جای خانه نروید و فلان کپچا را اسکن نکنید، آلارم را خاموش نمیکند. یا فیچر مورد علاقه ی من، تا چراغ را روشن نکنید و رو به دوربین لبخند نزنید، آلارم خاموش نمیشود. تاکید روی این که اپهای مشابه زیاد است اما این یکی را شخصا استفاده میکنم چرا که تقریبا همه فیچرها را دارد و خواب را هم ترک میکند و نسخه پریمیومش را از سایت های ایرانی هم میتوانید دانلود کنید هرچند توصیه نمیکنم و واضح است که میتوانید اپهای دیگری را هم استفاده کنید.
دو: یوتیوب و موزیک ویدیو. موزیک خوب باعث ترشح هورون های مختلف در بدن میشود اگر با تصاویر خوب همراه شود چه بهتر. قدیم لیستی از موزیک ویدیوها را در گوشی داشتم اخیرا هم که آنلاین نگاه میکنم. دیدن موزیکویدیو یا این هر مدل ویدیویی که علاقه دارید کمک میکند که مغزتان سرحال بشود سر صبح. در واقع من نقطه ضعف های شخصی ام را میدانستم. مثلا اگر کسی را میشناسم که نقش دکتر دره برای امینم را در زندگی ام بازی میکنم موزیک ودیو آی نید ا داکتر امینم را نگاه میکنم یا مثلا حتا تیلور سویفت با همهی جوادیاش موزیک ویدیوهای محرکی دارد و خب اگر هم سلیقهی بهتری از من در موزیک دارید احتمالا گزینههایتان بی شمار است.
هشدار: چک کردن سوشیال مدیا با توجه به ترشح دوپامین اثر مشابهی دارد. اما یک بدی بزرگ هم دارد. آقا جردن پترسون به ما یاد داد که مرتب کردن رخت خواب در ارتش سر صبح حس انجام کار مفید را القا میکند برای همین اجباری است. و شما هم میتوانید تختتان را مرتب کنید تا حستان خوب شود. با همین فرمان چک کردن سوشال مدیا میتواند حس بی فایدگی و بدرد نخور بودن را در شما بوجود بیاورد تازه اگر به شما چیزی نشان ندهد که اعصابتان را بهم بریزد که با توجه به برههی حساس کنونی، چک کردن شبکههای اجتماعی را کله صپی توصیه نمیکنم هر چند خواب را از سر آدم مپراند.
اگر خیلی خیلی خوابالو هستید هم یک راه حل اتمی میشناسم که با این که خودم امتحانش نکردهام، اما به نظر جواب میدهد. ایده اش را همان یوتیوب گرفتهام. ویدیو مربوطه را میتوانید اینجا ببنید اما من هم توضیح مختصری میدهم:
یک سری ابزار هستند برای مدیریت شبکه های اجتماعی، مثلا میتوانید مشخص کنید در فلان ساعت خاص فلان پست ارسال شود. به عنوان مثال در توییتر توییت شود. ساده ترین و ارزان ترین استفاده از توییت دک است و راههای پیچیده تری هم وجود دارد که با سرچ میتوانید آنها را پیدا کنید. برای ساعت شش صبح یک توییت میگذارید، که: این یک توییت زمان بندی شده است، و من یک تنبلم. بخاطر این که خواب موندم به پنج تا منشن اول بیست هزارتومان میدهم. (یا یک جریمه ای به این شکل) و بعد ساعتتان را برای پنج و پنجاه دقیقه کوک کنید. به شما قول میدهم خجالت اجتماعی باعث بشود که مثل فشنگ از تخت بیرون بیایید و ارسال توییت را کنسل کنید. این ترسیدن از ضایع شدن جلوی جمع یکی از قوی ترین نیروهایی انگیزاننده ی انسانی است، میشود از آن خیلی جاها استفاده کرد.
نکته: تکنیک های بالا همه برای اجیر کردن ما خوب است. اما بعد از برطرف کردن خطر باید انگیزه ای برای بیدار ماندن وجود داشته باشد. و آن همان هدف و تصویر بالاست. اگر هم خیلی آدم اهل هدف گذاشتنی نیستید و مثلا صرفا از نوشتن یا کدنویسی لذت میبرید، خودتان را در حال انجام کارتان تصور کنید. یک تصویر دلپذیر انگیزاننده باید توی ذهنتان باشد. حالا هدف نشد، تصور مسیر، تصور کار مورد علاقه تان. مهم این است که انگیزه کافی داشته باشید.
تقریبا پایان. اگر فکر میکنید این پست میتواند به دوستی کمک کند از اشتراک گذاری آن در تلگرام یا توییتر دریغ نکنید. 🙂
خوشحالم که رو inoreader دوباره اسمتو میبینم:*
سلام بهنام جان.
کامنتت رو دیدم گفتم آخ ایمیلش رو جواب ندادم. ببخشید واقعا اتنشن اسپنم از ماهی قرمز کمتر شده اخیرا و این خیلی بده.
وبلاگت رو دیدم و پست اولت رو خوندم و واقعا خوب بود. میتونی بری با پست اول من مقایسه کنی:))) خوشحالم که مینویسی و وبلاگ زدی. بخوام چیزی بگم اینه که ادامه بده به مرتب نوشتن و هروقت که فکر کردی کسی نمیخونتت برو از پایین وبلاگ من شروع کن به شمردن تا شصت، اونجا اولین جایی بوده که از کامیونیتی یه ریسپانسی گرفتم من:). خلاصه همین بنویس.
سلام
آقا صدرای گل
من طی یکماه گذشته تمام پست های وبلاگ بی نظیرت را خوندم و حدود ۵۰ صفحه نت برداشتم
خیلی خیلی خیلی از خوندن نوشته هات لذت می برم.
اوه چه زیاد و چه خوب:) ممنونم.
سلام صدرا :))
خیلی خوشحالم که به روزرسانی وبلاگت دوباره سرعت مناسبشو پیدا کرده.من هر روز دوسه باری سر میزنم به وبلاگت.
من مشکل بی خوابی دارمو این بیشتر اذیتم میکنه تا زود بیدار شدن
یه سری مطلب داشتی تحت عنوان ایده های اپن سورس طرفدارش شده بودم چی شد اون؟
سلام حسن
ممنون.
من خودمم خوشحالم تازه تنبلی و کمبود وقت هست وگرنه این پست یه هفته دیر منتشر شد مثلا. مشکل بی خوابی من از وقتی اومدم تهران کلا برطرف شده ماشاا.. انقدر این شهر وقت آزاد برای آدم میذاره:))
ایده های اپن سورس هم عملا هستن دیگه. همه ی پست ها همین پست رو ببین. کلی هک برای زود بیدار شدن گفتم. کانسپت همونه دیگه اسم نداره فقط 😉
عالیه وبلاگتون..چند هفته ای هست هرروز سر میزنم و مطالبتون رو میخونم و استفاده میکنم..امیدوارم همیشه همینجوری با قدرت ادامه بدید :)))
ممنون مهشید جان.
رطب؟
رطب خورده کی فلان با توجه به خط بالاییش.
سلام
راستش زیاد مطلب جالبی نبود یا حداقل اون ذکاوتی که تو بیشتر مطالب دیده میشد توش نبود
سطح استاندارد مطالب اینقدر خوب بود که نیاز به کامنت به به چه چه من نباشه ولی این مطلب هم اینقدر خوب نبود که توجیه شدم کامنت بذارم! امیدوارم بدونی چی میگم دقیقا
مطلب خیلی خوبی بود. من واقعا به این راهکارها نیاز داشتم. به عنوان یه دانشآموز، خیلی سخت هست که خودمو قانع کنم ربع ساعت زودتر بیدار شم تا به چرندهایی که سر صف صبحگاهی گفته میشه گوش کنم 🙂
خیلی وقت بود دنبال یه برنامه میگشتم که کاری فراتر از یه آلارم انجام بده. از مسئله ریاضیش خوشم اومد باید امتحانش کنم!
یه نفر رو میشناسم که توی تابستون یه لیست از کارهای مورد علاقش و یه لیست از کارهایی که ازشون تنفر داشت درست کرده بود. اگه قبل از ساعت x بدون آلارم از خواب بیدار میشد؛ بین اون کارهای مورد علاقه قرعهکشی میکرد و یکیشو انجام میداد و اگه بعد از اون بیدار میشد؛ از کارهای لیست تنفر یکی رو انتخاب میکرد و با همین روش تونست به مقدار خیلی زیادی، بدنش رو مجبور کنه توی ساعتی که میخواد بیدار بشه و حتی به آلارم هم نیازی نباشه!
آدمی که با زنگ آزاردهنده آلارم گوشی بیدار نمیشه با انگیزه انجام کار لذت بخش یا شکنجه انجام کار آزاردهنده بیدار میشه؟؟
تهش اینه که میگی گور باباش میخوابم هیچ کاریم نمیکنم 🙂
این که تو سن مدرسه ای خیلی خوبه. من همیشه فکر میکنم اگر برمیگشتم مثلا دوران راهنمایی چقدر بهتر و درست تر استفاده میکردم از زمانم. حالا مهم نیست اونا باعث شده ادمی باشم که الان هستم و ناراضی نیستم ولی این که تو سن کم متوجه ارزش زمان بشی خیلی مفیده.
اتفاقا به نظر من کاملا مطلب خوب و استانداردی برای این موضوع بود که اشک خیلیامون رو در آورده و خیلی زیاد میشه ازش استفاده کرد.
مرسی واقعا عالی بود.
ممنون احسان که انگیزه نوشتن میدی بهم.
سلام
مثل همیشه مفید و تاثیرگذار بود.
صدرا جان ممنون بابت نوشتههات و وقتی که میذاری.
بین این همه نوشته، قلمت اونقدر صمیمیه که هرچقدر هم طولانی بنویسی باز نمیتونم نوشتت رو نخونم و تب رو ببندم. یجورایی معتاد قلمت هستم. امیدوارم روند نوشتنت رو هیج وقت قطع نکنی.
یه چیز دیگه… دوست دارم بیشتر باهم آشنا بشیم.
موفق باشی
اول تشکر بابت این ترفند ها
دوم اینکه من یک خوابالوی اساسیم 🙂 کلی روش رو امتحان کردم مثلا همین اپه عزیز اسلیپ گوگل رو
باید بگم که هم موفق بودم و هم نه
من دقیقا از بعد سوم دبیرستانم (پیش رو غیر حضوری خودندم) دیگه نشد که یک ماه هر روز صبح زود بیدار بشم و الان چهار سالی هست که گذشته است 🙂 و خب همچنان در جنگم باهاش
باید بگم که مساله انگیزه که گفتی خیلی خیلی خیلی مهمه، مثلا ی کاری ک من میکنم اینه ک قرار هام رو صبح میذارم تا از خواب بیدار بشم و میشم و تا حالا نشده خواب بمونم
در ضمن اگر یک نکته هم در نظر بگیریم خیلی کمک میکنه، قبل از زود بیدار شدن باید زود بخوابیم من بشخصه اگر ساعت از دو بگذره دیگه احتمال اینکه صبح زود بیدار بشم به کمتر از ۲۰ درصد افت میکنه بلند میشم قطع میکنم آلارم رو و ادامه خواب تا نزدیک ظهر، پس باید شب زود بخوابیم ( نهایتا ۱۲ منظورمه) و روز هایی که از اول هفته مشخص کردم که برنامه م ب چ صورت هست احتمال اینکه خواب بمونم کمتر از روزهایی هست که مشخص نیست در اون روز چیکار کنم
خلاصه که برای من یکی که همیشه کار سختی بوده اما میشه کلی در موردش صحبت کردم و متعقدم در مرحله اول مهمه ک خواب منظم داشته باشیم تا خواب کم یا زیاد یا زود بیدار شدن
کلا خیلی مخلصم.
همونطور که گفتی برای بیدار بودن باید انگیزه ای باشه ،
در مورد خودم تا وقتی که انگیزه ی اول صبح بیدار شدنم رفتن سر کار باشه و سر و کله زدن با همکار «بد اجتماعی شده» (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل) و اجرای اوامر رییس قدر ندان / و انگیزه ی شب خوابیدنم هم دل کندن از یه کتاب دلچسب باشه قطعا اوضاع به همین منوال خواهد بود
نظرت چیه صدرا درباره ی این مطلب http://tarjomaan.com/barresi_ketab/9118/.دوست دارم باهات یه بار یه صحبتی بکنم اگر دوست داشتی خوشحال میشم.
آقا ممنون از اینکه به اشتراک میذارید. قلمتون رو دوست دارم.اینکه مطالب رو با ظرافت طنز ادغام میکنید قابل تقدیر و تشویقه .(به خصوص نسبت به سن نویسنده).
حالا فارغ از “از طرف دیگر، این خزعبل ورک اسمارت، نات هارد را هم قبول ندارم”شما باید مهارت های مدیریتی رو هم اگر علاقه داری. در خودت تقویت کنی.
این رو بر اساس خوندن چند تا از پستات میگم.
ایشالا که مهاجرت نکنی.
در شادی ها بچرخی.
وب سایتت خراب شده بود … ترسیدم یه خورده 🙂
ازت یه سوال داشتم آقا صدرا و امیدوارم که جواب بگیرم. تو اینجا یا ایمیل…
من یه دانش آموز کنکوری هستم و عملا زمان زیادی برای از دست دادن ندارم. منتها تو یه سیکل باطل از عادت های غلط گیر کردم. این چرخه ی سرنخ ، روتین ، جایزه رو نمی تونم ایجاد کنم. در ضمن عادت های من که شامل ول گردی در سایت ها و فروم های مختلف و در کل وقت کشی با اینترنت و کامپیوتر میشه ، هیچ جوری قابل قیاس با مطالعه نیست. ( نه سرنخ یکسان داره و نه پاداش یکسان پس نمی تونم با عوض کردن ” روتین” _ طبق کتاب قدرت عادت _ به مراد دلم برسم ) . به نظرتون باید چه کار کنم؟
اقا صدرا.من وسواس ترس از مرگ دارم…می تونی در این زمینه مطلب بنویسی…چجوری خودمو خلاص کنم
قلم جالبی داری، از جمله هات حوشم میاد
اول اینکه با یک حس غمانگیز و افسردهطوری اومدم وبلاگت رو باز کردم. چون خودم دقیقن با این مساله سحرخیزی مشکل دارم، مخصوصن این روزا. که البته مثل همیشه ناامید نشدم.
البته همیشه هم با حس افسردهطور نمییام ولی اگر بخوای حس و حالم رو بعد از خوندن مطالبت با قبل از خوندن اونها مقایسه کنی، اون قبلیه به افسردهطور بودن نزدیک تره:)
همه اینها رو گفتم که بگم خیلی خوب مینویسی و ادم شارژ میشه. اون اپ اسلیپ رو باید دانلود کنم و البته اون حرفت درباره تصویر ذهنی رو هم کاملن قبول دارم، فکر میکنم اون تصویر ذهنی کلن خیلی وقتا به درد میخوره. (در طول مسیر برای رسیدن به یک هدف) یه جور فاکتور انگیزه است.
البته من برای زود بیدار شدن باید حتمن شبها زود بخوابم. چون بدنم اصرار داره که هفت ساعت رو بخوابه. و به این راحتیها هم گول نمیخوره. در واقع خودش یک جور توجیهه برای همه کلکها. «تو تا هفت ساعت نخوابیدی شارژ نیستی پس بگیر بخواب!» نمیدونم این روشها میتونه از پس خان هفتم ذهن بربیاد یانه. اگر پیشنهادی داری خوشحال میشم بدونم.
ببخشید که هم طولانی و هم کمی پراکنده نوشتم.
سلام. من یک تنبل هستم 🙂 مقاله خوبتون رو خوندم فکر میکنم روش نصب اپلیکیشن اسلیپ تاثیر بیشتری روی من داشته باشه هر چند تصورم اینه که خیلی هم آزاردهنده است. این روش رو حتما امتحان میکنم. ممنون آقا صدرا
پارسی را پاس بداریم!!!
آخه این چه مدل حرف زدنه!؟ دارک؟؟؟ تو زبان خودمون نداریم واژه انقدر بدبختیم که باید از دارک استفاده کنیم؟! حس فرشی؟؟؟ فیچر؟؟؟ آلارم؟؟؟
چرا آخه! پارسی ما مگه چشه!
این ماییم که باید حفظش کنیم، مسئولیتیه که رو دوش تک تک ماست! کاری نکنید که واژه های پارسی هر روز نا مأنوس تر بشه
امیدوارم این نظر تاثیری در شما و اگر منتشرش کنید در خوانندگان داشته باشه!
موفق باشید
خودت چه خوب پارسی نوشتی 🙂
دمت گرم بابت بلاگ خوبت.ولی تورو بخدا فاصله خط ها رو زیاد کن چشمم درد میگیره میخونمش.
مثلا ببین مدیوم چجوری قشنگ خط ها رو میچینه کنار هم .
من به قدری خوابم سنگینه و تو بیدار شدن مشکل دارم که شبای امتحان از ترس خواب موندن صبح، شب رو نمیخوابم اصلا.
و به هیچ عنوان صبح که بیدار میشم یادم نمیاد اصلا به چه دلیلی باید بیدار میشدم، سُو فک کنم این روشت در مورد نوشتن اهداف و انجام دادن چنتا کار روتین بدون فکر، صبح بالافاصله بعد بیدار شدن خیلی به دردم بخوره. ممنون
و اینکه یه جایی در مورد همین روش ها خونده بودم که فقط پنج یا ده دقیقه نوشتن بهد بیدار شدن خیلی کمک میکنه، هم به جمع شدن افکار و هم به هدفمند شدن بقیه روزِت
هر موقع میخونم پست هاتون رو کلی کیف می کنم آقا صدرای عزیز
عالی 🙂
بسیار عالی بود . منسجم و مفید
سلام
اون عکس رطب وسط مطلب چیو میرسونه؟?
سلام، بهترین راه برای این که بتونی ساعت ۶ یا ۵ صبح بیدار بشی اینه که دیکه حداکثر ساعت ۱۱ تا ۱۲ بگیری بخوابی!
این روش تضمینیه 😉
من تنبل هستم امیدوارم با این راه کار های شما بتونم مشکلمو برطرف کنم.درضمن از نویسنده هم تشکر می کنم خیلی متن زیبا و پرمحتوایی بود
[…] راه حل از خواب بیدار شدن را در نوشته های صدرا علی آبادی (راهنمای بیدار شدن در ساعت ۶ صبح:برای تنبلها ) قبلا خوانده بودم ؛ البته آن تجربه ی شخصی صدرا است، عین […]
کارت درسته
اینا که نوشتید اصلن پایه علمی نداره و سلیقه ای است انگیزه ش هم کم بود و انسان تشویق نمیشد،
عالی بود آقای علی آبادی ، مثل همیشه
عالی بود آقای علی آبادی ، مثل همیشه……
مرسی مفید بود.
بسیار عالی و مفید بود
راستش نقطه ی جذاب این نوشته برام اون عکس قهوه جوشه بود
انگیزاننده ای بزرگ
سلطان
چون نتونستم مقاله رو تا اخر بخونم ، فقط با نگاه به تیترش و تا اومجاییش که حوصلم از خوندنش به پایان خودش نزدیک نشد ، به این فکر افتادم که چه حس خوبی داره اون قهوه داغ صبح ساعت ۳ یا ۴(اخه من رو این ساعت زوم هستم ) واقعا همه چیز به چیزای محدودی برمیگرده
مثلا به یه حس خوب
اینکه بیدار شدن در ساعت دلخواه رو خود حس خوب شکل بده
اونوقت برای بیدارشدن تو اون ساعت اصلا نمیخوابیم (در واقع میخوابیم و لذتبخش هم میخوابیم) حالا ساده ترینش برای من اون قهوه و سکوت شب برای انجام کارهام و حفظ سلامتی و تمرکزمه.
وقتی قهوه جوش و تیتر مقالتونو دیدم یه ایده ی استارتاپی اومد تو ذهنم. مثل صدها ایده ی دیگه که فقط یه دونه از اونا رو تابحال تونستم موفق کنم. و اون یه دونه هم شاید مثل ساعت ۴ صبح بوده.
ساعت ۴ صبح لذتبخش. استارتاپی لذتبخش.
حس خوب
رضایت
که اگه حس خوبی بهش نداشتم ، بنیانگذارش نمیشدم و برام عین بیدار شدن ۴ صبح با فشار سنگین خواب بود.
اما صبح که چشمام رو باز میکردم چنان هوشیار میشدم که تا شب مسئله هاشو حل میکردم و الگوریتمشو تکمیل میکردم. و نمیفهمیدم شب شده. سریعترین گذر زمان.
و همش بخاطر یه چیزه. حس خوب
حس خوب خودت بودن
مرسی
سلام داداش
قلمت خیلی زیباست
ممنونم از وقتت
[…] که در طول روز خواهید داشت رو تعیین میکنه. من قبلا یه سری راهکار برای سحرخیزی نوشتم که ممکنه به کارتون بیاد اما چندتا کاری که این […]
[…] ۷-راهنمای بیدار شدن در ساعت ۶ صبح:برای تنبلهاصدراجان علیآبادی- تنبلم توی از خواب بیدار شدن سر صبح. خزعبلترین کار همین دیر پا شدنه! روزای تعطیل تا ۱۰ صبح مثل خرس میخوابم. باید کمترش کنم! میدونم ضایهس اینجا گفتنش! […]
بسیار عالیییی
سلام خوبی من ساعت ۴ میخوابم ساعت ۱۲ بیدار میشم چیکار کنم که ساعت ۷ بیدار بشم مجبورم تا ساعت ۴ صبح بیدار بمونم
اگه اینقدر خوابت بهم ریخته، میتونی مثل من یه شب بیدار بمونی فرداشبش ساعت ۱۰ یا ۱۱ بخوابی.
وسطاش دیگه موقع راه رفتن تلو تلو میخوری ولی عوضش خوابت درست میشه:)))
من واسه اینکه سر ظهر یا عصر بیهوش نشم یکمی ورزش میکردم یا گیم میزدم
با تشکر
ممنون
کتاب باشگاه پنج صبحی ها از رابین شارما رو بخونید
سلام وقت بخیر من قبلا ضریب هوشیم بالاتر بود و براحتی هم ساعت چهار صبح بلند میشدم اما الان کلا در طول روز خوابم میاد و شب از ساعت یازده به بعد مغزم فعال میشه! به زور سعی میکردم بخوابم ولی توهم هیپناگوژیک بهم دست میداد اما الان ی مدت به زور خوابم میبره اما صبح خواب آلود و کسلم… لطفا راهنماییم کنید باید چیکار کنم?
واقعا دمت گرم تا حالا چند تا فیلم و سایت دیگه خونده بودم اما هیچ کدوم عین تو اینقد خوب درمورد صبح زود بیدار شدن شیرفهمم نکرده بود . فدایی داری
[…] در موردش چندین جا و چندین بار (+ و + و + )هم نوشتهم. در واقع پربازدیدترین نوشته های این […]
بسیارزیبا و خلاقانه و کاربردی بود حتی سایت های معروف هم به این زیبایی و کاربردی نیستن تا میتونی بنویس. در مورد زود بیدارشدن همه سایت را زیر و رو کردم فعلاً شما اولی