من اگه تو نبودی

۴ دیدگاه‌ها

تو فرندز یه جاییش جویی میخواست بره یه نقشی رو بگیره که سن شخصیت اون نقش، کمتر از سن اصلی خود جویی بود. از دوستاش مشورت میگرفت برای این که چطور نقش رو بگیره، یکیشون گفت: نمیتونی نقش رو بگیری. هر چقدرم گریم کنی چشمات تورو لو میده. حکمتی که توشه،‌به اون سن نمیخوره.

اولین بار که بهت پیام دادم، گول نوید محمدزاده که دستشو انداخته بود گردنت رو نخوردم، گول اون عکس جلو آینه‌ت که کلاه داره رو هم نخوردم. گول نگاهت رو خوردم. بی شوخی. به قول فیبی wisdom توش بود. انگار یه جای زندگیش به فنا رفته بود آدمه. آدم حسابی بود ولی اذیت شده بود. انگار جنست رو میفهمیدم. انگار زندگی کرده بود، از روی سختش ولی رسیده بود به روی خوبش. این چیزی بود که باعث شد ده دقیقه به سال تحویل بهت پیام بدم، بگم آقا مخلصم ایشاا… ببینمت.

بهت گفتم قبلا، فکر میکنم زمان رو درک ناقص ما ساخته. اگه ما اینقدر محدود نبودیم، احتمالا زمان هم یه چیزی بود مثل بعد مکان. میشد توش عقب جلو رفت و جابجا شد. صد متر جلوتر رو با چشم دید و برگشت نگاه کرد و دید چه مسیری عقب‌تره. نکته مکان اینه که وقتی صد متر جلوتر رو تو بیابون نگاه میکنی، میبینه اقا اونجا آبادیه فرضا. ما تو زمان این رو نداریم ولی من فکر میکنم دارم فیچرش رو. اولین دوست دخترم رو وقتی دیدم، گفتم این کسیه که من باهاش قراره داستان داشته باشم و داشتم، انگار که تپه‌ی صد متر جلوتر رو دیدم وقتی دیدمش. دژاوو از جلو. تو همون اولین باری که دیدمت گفتم قراره با این ادم داستان داشته باشم.بیشتر از صد متر جلوتر رو دیدم. سال بعد رو دیدم. سالهای بعدش رو دیدم. اینه که خیلی جاها چشامو بستم پریدم. میدونستم هستی.

 

ناصر خاکباز متری شیش و نیم به پیمان معادی گفت من اگه نبودم تو پنت هاوس هفتصد متری از کجا میخواستی ببینی؟ من خندیدم ساعت دو شب تو سینما. بخاطر این که یاد اولین شبی که اومدم خونت افتادم. یاد خیلی از اولین‌هایی که تو اگه نبودی نبودن. اون شب اولی که اومدم تهران هنوز خونه نداشتم، منو بردی آکسون، یارو دور میز داشت بهم میگفت فلان پاساژ دوبی خیلی برندهای خوبی داره، رفتی حتما دیگه و من در حالی که داشتم به نشانه تایید سر تکون میدادم، فکر میکردم این لباسی که تنمه رو کی میتونم دوباره بشورمش. پول این قلیونی که کنار میزه چقدر میشه. بعد تو با لبخند اونجا نشسته بودی در حالی که من نمیدونستم یه ماه آینده‌م چی میشه ولی تو انقدر آروم بودی که من به خودم میگفتم درست میشه. اونقدر همراهم بودی تو این پروسه که از ساده‌ترین مهاجرت دنیا هم ساده‌تر بود مهاجرت من. آدمها حرف زیاد میزنن ولی پای عمل عقب میمونن. تو کارایی برای من کردی که آدم از خانواده انتظار داره. برای همین من هیچوقت تو این شهر کوفتی شلوغ کثیف، احساس تنهایی نکردم. بخاطر همینه که من تهران رو دوست دارم. به خاطر توئه. حتا اگه هفته‌ای یه بار ببینمت. مشهد که میرم دلم بیشتر از همه واسه تو تنگ میشه.

من آدم حسابی کم ندیدم به نسبت سنم. فکر میکنم موفقیت سه تا فاکتور داره. هوش، تلاش، شانس. تو هر سه تاشو داری و من مطمئنم یه روز میرسه که به این مسیر نگاه میکنی و به خودت افتخار میکنی. خیلی بیشتر از امروز. شجاعت کارایی که انجام دادی رو خیلیا ندارن. خیلیا با موقعیت تو مسیر دیگه‌ای رو میرن.مثالهاش رو خودت بهتر میدونی. اینارو همون بچه شهرستانی‌ای داره میگه که خودت دست گذاشتی پشتش که بپره. که بازم به پشتوانه‌ت از صخره‌های بلندتری میپره تا تو راه هواپیما بسازه. همون بچه‌ای که بیشتر از هرکس دیگه‌ای تو زندگیش بهش باور داشتی. همون بچه‌ای که اگه یه روزی امینیم هم بشه، یادش نمیره دکتر دره که بود و چه کرد براش.

تو اگه نبودی من یاد نمیگرفتم صبوری چیه، قلدری چیه، افتادگی در عین بالا بودن چیه، هرروز دوش گرفتن چیه، خوشتیپ بودن چیه، جنتلمن بودن چیه، پریدن چیه، باور چیه، به کم قانع نشدن چیه، حمایت چیه، اهمیت دادن چیه، احترام چیه و هزارتا چیز دیگه.

این متن رو روی لپتاب قدیمی‌م مینویسم که یادم باشه هر پیشرفتی تو یه سال گذشته اتفاق افتاده رو یه اگر تو نبودی پشتش بذارم و دوباره نگاه کنم.هنوز تو ذهنم مونده معلم ریاضی اولین دبیرستانم جلوی همه کلاس گفت این پسره یه ویژگی خوب داره، قدرشناس چیزیه که بهش یاد میدی. میخوام بگم شاید از اول دبیرستان تاحالا ریش درآورده باشم و قد کشیده باشم ولی هنوزم قدرشناسم، نه فقط چیزایی که بهم یاد دادی،
قدرشناس همه چیز.

تولدت مبارک.



  1. کیمیا گفت:

    تولدش مبارکت!

  2. معین.و گفت:

    ۱۷ اسفند اتفاقا روز تولد من هم بود. همیشه ارادت خاصی داشتم به کسایی که با من در یک روز متولد شدن. D: من این دوستت که گفتی رو ندیدم و نمی‌شناسم ولی می‌دونم تو الکی از کسی تعریف نمی‌کنی. تولدش مبارک. (;

  3. وحید گفت:

    صدرا خیلی آقایی . خیلی غبطه همت و ارادتو میخورم.
    یه لطفی کن نسخه موبالتم وخ کردی ببین چشه

  4. رضا گفت:

    مثل همیشه عالی. تولد تبریک گفتن اینجوریش خوبه. فقط اون ناصر خاکزاد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *